GLOSSARY ENTRY (DERIVED FROM QUESTION BELOW) | ||||||
---|---|---|---|---|---|---|
|
17:10 Apr 9, 2008 |
English to Persian (Farsi) translations [PRO] Cinema, Film, TV, Drama | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
|
| ||||||
| Selected response from: Ali Beikian Iran Local time: 16:56 | ||||||
Grading comment
|
Summary of answers provided | ||||
---|---|---|---|---|
5 +3 | فرا خواندن، دعوت کردن |
| ||
5 | با گذاشتن صدای بیب بیب سانسور کردن |
| ||
5 -1 | تحریک کردن، تشویق کردن، وادار کردن |
|
با گذاشتن صدای بیب بیب سانسور کردن Explanation: صدای بیب -------------------------------------------------- Note added at 28 mins (2008-04-09 17:38:51 GMT) -------------------------------------------------- معنای دیگر این فعل "با بیب بیب خبر کردن" یا "با پیجر خبر کردن " است که در این صورت معنای جمله شما میشود: کار به جایی رسید که من را برای صحبت در باره ی توانایی حضور من در فیلمبرداری با پیجر خبر کردند. |
| |
Login to enter a peer comment (or grade) |
فرا خواندن، دعوت کردن Explanation: bleep: summon, invite تا اینکه من را برای بحث و گفتگو راجع به امکان همکاری در زمینه فیلمبرداری فرا خواندند. تا اینکه از من برای بحث و گفتگو راجع به امکان همکاری در زمینه فیلمبرداری دعوت به عمل آمد. |
| |