English to Persian (Farsi): On Criticality - Arie Graafland General field: Art/Literary Detailed field: Architecture | |
Source text - English The flat screen of my computer has a name of its own. It’s called digital life. Is there life inside my computer? Well, sometimes it looks like it. It does things on its own. Indeed, it seems to have its own mind. It shows me lively pictures; it communicates for me all over the planet with its equals. It can drive me mad, actually, but mostly I am quite happy with what it does for me. At least it has changed my working life considerably. And isn’t that what most life-forms are about? Changing behavior. But where does that leave me as a person? Am I lost as a mere ‘interface’?
Quite a few architects and artists will tell me: ‘you are not lost, you just have to talk back. Communicate!’ Communicate with our (plans for) digital architecture and art forms. I am already part of what William Gibson wrote twenty years ago about cyberspace; I am part of that ‘consensual hallucination’ called cyberspace. It also seems to be a lot more than that. Certainly, more than the computer itself. It is about networks, compatibility, architectures, access, non-accessibility; it is about power, transfers of money, data and information that flow through it. And it is also about new forms of architectural practices, office organizational strategies, and profiling.
| Translation - Persian (Farsi) صفحه نمایش تخت کامپیوتر من نامی دارد: زندگی دیجیتال. اما آیا درون کامپیوتر من زندگی هست؟ خب، گاهی اوقات اینطور به نظر میرسد. یک سری کارها را خودش انجام میدهد و انگار برای خودش ذهن هم دارد. این صفحه، تصاویر زندهای را نشانم می-دهد؛ و به خاطر من با همۀ کامپیوترهای مشابهش در سراسر کرۀ زمین ارتباط برقرار میکند. واقعیت این است که گاهی هم کفریام میکند، اما درکل از کارهایی که برایم میکند راضیام. حداقل زندگی کاری مرا به میزان قابل توجهی تغییر داده است. این همان تغییری نیست که در بیشتر شکلهای زندگی مشاهده میکنیم؟ تغییر رفتار. اما من بهعنوان یک انسان در این میان چهکارهام؟ آیا از میان رفتهام و جز یک «واسطۀ» صِرف چیزی از من باقی نمانده؟
بعضی معماران و هنرمندان پاسخم را اینچنین خواهند داد: «از میان نرفتهای، فقط باید در گفتگو شرکت کنی. ارتباط برقرار کن!». با (برنامههای) ما برای معماری دیجیتال و فرمهای هنری ارتباط برقرار کن. من مدتهاست بخشی از آن چیزی هستم که ویلیام گیبسون بیست سال پیش دربارۀ فضای سایبری نوشت؛ بخشی از آن «توهم توافقی» که فضای سایبری نامیده میشود. تازه به نظر میرسد ماجرای این فضای سایبری بسیار بیش از اینها باشد. از خود کامپیوتر که قطعاً بیشتر است. این فضا دربارۀ شبکهها، سازگاری، معماری، دسترسی و عدم دسترسی است؛ دربارۀ قدرت، انتقال پول، داده و اطلاعاتی است که از طریق آنها جریان مییابد. و نیز دربارۀ فرمهای جدید کار معماری، استراتژیهای سازماندهی دفاتر معماری و پروفایلسازی است.
|