Glossary entry (derived from question below)
English term or phrase:
practitioner
Persian (Farsi) translation:
خودآموخته/ورزیده
English term
practitioner
5 | عملگرا |
Alireza Amini
![]() |
5 +1 | مترجم فعال هستم|| پیشه/کار/ شغلم ... است |
Mohammad Ali Moinfar (X)
![]() |
5 | کارورز |
Mina Ahmadi
![]() |
5 | دانشجوی/دانش آموز ترجمه؛ ترجمه آموز |
Mohsen Askary
![]() |
May 30, 2013 08:06: changed "Kudoz queue" from "In queue" to "Public"
May 30, 2013 13:58: Mitra Mousavi changed "Language pair" from "English to Persian (Farsi)" to "Persian (Farsi) to English"
May 30, 2013 14:24: Mitra Mousavi changed "Language pair" from "Persian (Farsi) to English" to "English to Persian (Farsi)"
May 31, 2013 18:31: Mitra Mousavi changed "Edited KOG entry" from "<a href="/profile/1341220">Mitra Mousavi's</a> old entry - "practitioner"" to ""عملگرا""
Proposed translations
عملگرا
کارورز
--------------------------------------------------
Note added at 9 mins (2013-05-30 08:16:02 GMT)
--------------------------------------------------
چرا راست میگی می تونی کارآموز رو به کار ببری
--------------------------------------------------
Note added at 16 mins (2013-05-30 08:22:41 GMT)
--------------------------------------------------
وقتی داره میگه
have yet to meet a working translator
به نظرم میرسه باید منظور کارآموز باشه، ضمن اینکه کارآموز میره کارآموزی که کار عملی یاد بگیره
؟مینا جان مرسی!اما این کلمه بیشتر تو حوزه ی پزشکی استفاده نمیشه |
منظور نویسنده کسی است که به طور عملی با چیزی مثلا ترجمه سرو کار دارد |
مترجم فعال هستم|| پیشه/کار/ شغلم ... است
یا مترجمی هستم که در گود کار ترجمه هست.
یا مترجم فعال هستم.
دانشجوی/دانش آموز ترجمه؛ ترجمه آموز
--------------------------------------------------
Note added at 3 hrs (2013-05-30 11:09:18 GMT)
--------------------------------------------------
هدف آن است که خواننده با دريافت ديدي گسترده تر از جوانب گوناگون دانش ترجمه بتواند در رويارويي عملي با مشکل ها و تنگناهاي ترجمه ، روشي خلاق وراهياب پيشه کند .به طور کلي اين دفتر بر اساس ديدي آموزشي ترتيب و تدوين يافته است و روي سخنش بيشتر با ترجمه آموز است ، به ويژه اگر بخواهد خودآموزي کند .
--------------------------------------------------
Note added at 6 hrs (2013-05-30 14:12:11 GMT)
--------------------------------------------------
با توجه به متنی که اضاف کردین بهترین گزینه میتونه مترجم عملی باشه که نقطه مقابل مترجم نظری هست که فقط تئوری ترجمه می دونه.
--------------------------------------------------
Note added at 8 hrs (2013-05-30 17:03:38 GMT)
--------------------------------------------------
گرچه بعضی از دوستان مخالفت کردن ولی بنظر من مترجم تجربی گزینه خوبی هست و بله درسته جناب دریابندری مترجم عملی یا میشه گفت مترجم تجربی هستن که معتقدن ترجمه فقط عمل هست و نظریه های ترجمه رو نمیپذیرند!!
هدف آن است که خواننده با دريافت ديدي گسترده تر از جوانب گوناگون دانش ترجمه بتواند در رويارويي عملي با مشکل ها و تنگناهاي ترجمه ، روشي خلاق ور�
http://rasoul-translation.persianblog.ir/tag/%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87
http://www.rahnamapress.com/farsi/Products.asp?category_id=25
Discussion
Working translators may know theories of translation and use them in their translation like many Proz's translator who also studied translation theories.
Theorisian is someone like Peter Newmark.
And finally practitioners are those people that so not believe in theories of translation at all, someone like Najaf Daryabandari.
یا اینکه ممکنه فرقش این باشه که working translator ممکنه تئوری هم بدونه و از اون تئوری هم استفاده کنه ولی practitioner اصلا به تئوری ترجمه اعتقادی نداره و میشه شاید یه چیزی مثل نجف دریابندری!!!
working translator هستش
اول بگم با آقای معین فر موافق نیستم به نظرم
working translator
دقیقا معنای مترجم فعال شاغل رو میده! این نظر منه!!!
دوم اینگه میترا جون به نظرم میگه فاعل جمله (حالا هر چی ترجمه اش کنی) به دنبال مترجمی میگرده که در کارش تئوری ترجمه رو در ارجحیت قرار بده.
این کل استنباط من از این جمله بود.
نویسنده practitioner را با نظریه پرداز ترجمه مقایسه میکند
خواستم دوباره امتحان کنم:)