Glossary entry

English term or phrase:

chrominance

Persian (Farsi) translation:

رنگ تابی

Dec 2, 2009 16:55
15 yrs ago
1 viewer *
English term

chrominance

GBK English to Persian (Farsi) Tech/Engineering IT (Information Technology)
Definition from CNET Reviews:
Technical name for the TV signal that carries the color information (red, green, and blue) needed to produce a color picture; often called chroma.
Example sentences:
The method is fast so it can be conveniently used "on the fly," permitting the user to interactively get the desired results promptly after providing a reduced set of chrominance scribbles. (Fast Image and Video Colorization using Chrominance Blending)
The connection between the chrominance saturation control knob in a television receiver and the chrominance saturation control circuit can be achieved through wiring which transmits only DC voltage. (MANUAL CHROMINANCE SATURATION CONTROL CIRCUIT )
In color images, detail perception is obtained from the luminance component of each pixel almost exclusively, because the human vision system is not well suited to detect structures defined by varying chrominance values. (pixinsight.com)
Proposed translations (Persian (Farsi))
5 +3 رنگ تابی
5 +1 کرومینانس
Change log

Dec 2, 2009 16:41: changed "Kudoz queue" from "In queue" to "Public"

Dec 2, 2009 16:55: changed "Stage" from "Preparation" to "Submission"

Dec 5, 2009 17:57: changed "Stage" from "Submission" to "Selection"

Dec 6, 2009 00:54: changed "Stage" from "Selection" to "Completion"

Proposed translations

+3
26 mins
Selected

رنگ تابی

تریلن ودیگران [2000 نه فضای رنگ تابی ودوروش پارامتری (گاوس و ترکیبی ازمدلهای گاوسی را)راارئه کردند.]برند ومیسون [2000سه استراتژی مدلسازی رنگ پوست راارزیابی کردند.]لی ویو [2002نیزدو نمونه ازمدلهای پارامتری پوست معروف رادرفضای*** رنگ تابی متفاوت مقایسه کردندومدلی از خودشان ارائه دادند.هدف مادراین مقاله گردآوردن حداکثرتکنیک های ارائه شده تا جائیکه می توانیم پیداکنیم،است وهم چنین توصیف ایده های کلیدی،تلاش برای یافتن و خلاصه کردن مزایای آنها،ضعف هاوویژگی های اختصاصی شان است.این مقاله به صورت زیرتقسیم شده است.
Example sentences:
نخست، جوراب‌های سفید رنگ تابی را بپوشید، چرا که پا کردن جوراب پس از پوشیدن کیمونو و بستن کمربند آن کار آسانی نخواهد بود. (http://japanstudies.ir/1388/04/25/kimono)
این روش امتیازی برای واقعیت است چون چشم روشنی را سخت تر از رنگ درك می كند بوسیله حذف كردن نصف یا بیشتر اطلاعات رنگ تابی یك عكس. (Wikipedia)
بلند شد قلم مویش را توی رنگ تابی داد. سیگارش را خاموش کرد و دوباره دو زانو نشست. زن گفت: "یه چیزی بخور بعد رنگ بزن". نقاش لبخند زد. دستهایش را شست و کنار در (http://www.khabgard.com/adab/lib/27_Stor)
Peer comment(s):

agree Ebrahim Golavar : agree
10 hrs
thanks
agree Farzad Akmali
3 days 6 hrs
thanks
agree Ryan Emami
3 days 15 hrs
Something went wrong...
4 KudoZ points awarded for this answer.
+1
17 hrs

کرومینانس

در تلویزیون رنگی باید اطلاعات مربوط به این سه عامل رنگی برابر سیگنال سیاه وسفید به اضافه سیگنال رنگ است وخود سیگنال رنگ شامل دو عامل کرومینانس واشباع است
Example sentences:
در تلویزیون رنگی باید اطلاعات مربوط به این سه عامل رنگی برابر سیگنال سیاه وسفید به اضافه سیگنال رنگ است وخود سیگنال رنگ شامل دو عامل کرومینانس واشباع است (مقالت علمی ایران)
ـ کرومینانس (Chrominance) : شاملHue و Saturationاست واطلاعات کامل رنگ راشامل می شود. (مقالت علمی ایران)
Peer comment(s):

agree Farzad Akmali
2 days 14 hrs
Something went wrong...
Term search
  • All of ProZ.com
  • Term search
  • Jobs
  • Forums
  • Multiple search